وبلاگ برزخ تکریت ( انتهای کانال ... )

خاطرات آزاده اصغر حکیمی مزرعه نو

خاطرات آزاده اصغر حکیمی مزرعه نو
تکریت 11 - اولین اردوگاه مفقودین و مخوف ترین اردوگاه اسرا

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

قسمت 129 - شهدای غریب ( شهید قاسمی)3

يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۴۰۰، ۱۱:۵۳ ق.ظ

شهدای غریب ( شهید قاسمی)۳

...دشمن جهت جبران شکستهایش درصدد است القاء کند که این رزمندگان دلیری که آوازه اشان سراسر گیتی پیچیده چندان هم شجاع نیستند..
 شکستن این جو رعب و وحشت در اردوگاه ۱۱ فردی را می‌طلبد که جانش را کف دست گذاشته باشد.
شهید قاسمی فردی بازاری است و دارای روحیه جوانمردی.
قبلا اشاره شد که اِبراز مخالفت با بعثی‌ها و قوانین آنها در صورتی در طریق صواب است که تاثیر گذار باشد و تابوی ظلم را بشکند ضمن اینکه تاثیر تخریبی چندانی بر سایرین نداشته باشد و در واقع ارزش سرمایه گذاری داشته باشد.
یکی از جاهایی که لازم بود این ایده پیاده شود همینجا بود.
شب جمعه فرار می‌رسد با معبودش خلوت و تصمیم نهایی را می‌گیرد.

صبح روز جمعه مورخ ۱۲ تیر ۶۶ مصادف باششم ذی‌القعده۱۴۰۷  قبل از اخذ آمار و باز شدن در آسایشگاه صبر شهید قاسمی لبریز می‌شود و مهیای شهادت .
در ابتدا از شدت ناراحتی سرش را به دیوار می‌زند ، به نحوی که خون جاری و بچه‌ ها با حوله مانع از خونریزی می‌شوند.
یکی از نگهبانان عراقی پشت پنجره‌ی اول حاضر و جویای ماجرا می‌شود
شهید قاسمی پشت پنجره فرا خوانده می‌شود به محض مشاهده سرباز بعثی بلند فریاد می‌زند ؛ « الموت لصدام ـ الموت لامریکا ـ الموت لاسرائیل....»
سردادن شعار الموت لصدام در دل مخوفترین مخفیگاه اسرا واقعا شجاعت می‌خواهد.
او صد در صد مطمئن است که کشته ‌خواهد شد و قطعا خود را برای شکنجه‌ای دردناک و شهادت آماده کرده است.

او آرزوی شهادت داشت قبل از اسارت به برادرانش گوشزد کرده بود که ما شش برادر هستیم و یکی از ما باید  مهیای شهادت شود و هر چیزی خمسی دارد.

شهید قاسمی پس از اسارت احساس می‌کند که باب شهادت در میدان جنگ به رویش بسته شده و لذا خودش باید در میدان اسارت ندای هل من مبارز را فریاد زند تا به آرزویش برسد.
ایشان حتی قبل از ورود به اردوگاه در زندان الرشید در عالم رؤیا مشاهده می‌کند که دریچه‌ای نورانی در زندان الرشید باز شده که خودشان در ملاقاتی که با همشهری خود برادر جعفر زمردیان  دارند چنین تفسیر و تعبیر می‌کنند که مجوز ورود به این دریچه و خلاصی از بند اسارت تنها تحمل سختی‌های زیاد و نهایتا دریافت مدال شهادت است .
ایشان در این ملاقات حتی مژده داده که من شهید خواهم شد و به شما وصیت می‌کنم که مواظب فرزندان من باشی....*

ادامه دارد

*از شهید قاسمی پنج فرزند برومند ( چهار دختر و یک پسر) به یادگار مانده است .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۴/۲۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی