وبلاگ برزخ تکریت ( انتهای کانال ... )

خاطرات آزاده اصغر حکیمی مزرعه نو

خاطرات آزاده اصغر حکیمی مزرعه نو
تکریت 11 - اولین اردوگاه مفقودین و مخوف ترین اردوگاه اسرا

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

قسمت 27 - اولین بازجویی

يكشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۵۶ ب.ظ

اولین بازجویی

 

جهت ادامه مسیر باید از کنار نیروهای عراقی که به خط گسیل می شدند می‌گذشتیم ، زیرا منطقه مین گذاری و رفت و آمد فقط از مسیری که پاکسازی شده و با نوار سفیدرنگی مشخص شده بود امکان پذیر بود.

بالاجبار حدود صد متری را از کنار سربازان دشمن عبور داده شدیم.

هر کدام به کَرم و لطفشان ما را نوازش  کردند.

دستانمان بسته بود ولی چشممان باز بود

یکی با قنداقه سلاح ، یکی با مشت و لگد ، دیگری سیلی و اکثرا آب دهان

این یکی از همه  زجرآور تر بود.

اولین سنگر ، ما را تحویل گرفتند

توقفی کوتاه و تحویل سرباز دیگری دادند.

فکر کنم از اینجا به بعد با خودرو منتقل شدیم .

رسیدیم سنگر فرماندهی میدانی

اولین بازجویی ، درخواست مشخصات خود - لشکر و تیپ - گردان و گروهان و...

اطلاعات محرمانه ای نبود

از اینجای داستان چون هر کدام بصورت انفرادی بازجویی می شدیم لذا برخوردها و مشاهدات متفاوت است و آنچه در پی می آید مشاهدات شخصی بنده می باشد و از منظر دوستان دیگر ، قطعا اتفاقات بصورتی دیگر رقم خورده است .

 مترجم که به زبان فارسی تسلط داشت در حین بازجویی گوشزد کرد که اگر دروغ بگوییم کشته خواهیم شد لذا قبل از خروج از سنگر چشمهایم که باز بود بسته و  گفت : ما می دانیم که دروغ گفته ای و تو را خواهیم کشت.

با سکوت و بی تفاوتی رساندم که بکشید مهم نیست.

نه اینکه خیلی شجاعت نشان داده باشم.

از نگاه خودم ما دیگر مرده بودیم ، فقط نفس می‌کشیدیم و کشته شدن آسانتر بنظر می‌رسید.

می دانستیم لحظات بدی در انتظارمان است.

احساس می کردیم این اتقاقات همه خواب و رویاست.

ما 16-17 سال بیشتر نداشتیم.

بازوهای مرا گرفت و بلند کرد گذاشت روی یک بلندی.

لحظاتی سکوت کرد.

منتظر شلیک توی سرم بودم .

لحظه ها به کندی می گذشت.

با دست روی سینه ام گذاشت و فشار داد افتادم داخل خودرو  روی سر و  کول بقیه بچه ها.

بنا به نقل دوستان با همه به این شیوه برخورد کرده بودند .

ماشین حرکت کرد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۳/۰۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی