قسمت 85 - قوانین اردوگاه
قوانین اردوگاه
لباس زرد p.w
بعد از حدود یکی دو ماه لباسهای زرد که حروف اختصاری پی دابلیو p.w پشت و روی آن درج شده بود تحویل دادند که مخصوص بیرون از آسایشگاه بود.
روزهای جمعه پوشیدن لباس راحتی آزاد بود و فرصتی بود برای شستشوی لباسهای زرد پی دابلیو .
لباسهای زرد از جنس نخ معمولی و بیکیفیت و در مدت کوتاهی فرسوده می شد و بچهها از جیبهای بزرگ پیراهن آن به عنوان وصله استفاده می کردند .
علت انتخاب رنگ زرد هم سوای اینکه به رنگ تنفر معروف است و شاید مد نظر آنها نبوده باشد جهت روئیت و دید بهتر از منظر نگهبانها به هنگام فرار احتمالی در نظر گرفته بودند.
در اواخر یک دست بلوز و شلوار نظامی به رنگ سبز تیره که مخصوص فصل زمستان ارتش عراق بود به هر نفر دادند که نسبت به لباس های زرد از کیفیت خیلی بهتری برخوردار بود.
عنوان p.w هم حروف اختصاری عبارت prisoner of war ـ
به معنی زندانی جنگ می باشد.
یکی دیگر از قوانین آسایشگاه سکوت بود
در ایام اولیه حتی در طول روز کسی جرات صحبت کردن با نفر کناری را نداشت و به حدی داخل آسایشگاه سکوت حاکم بود که احساس نمیکردی موجود زنده ای داخل آسایشگاه حضور داشته باشد.
دورهم نشینی و تجمع بیش از دو نفر داخل آسایشگاه و قدم زدن بیش از دو نفر در محوطه نیز ممنوع بود و در اوایل کسی جرات تخطی از این فرامین را نداشت چون به مرور آموخته بودیم که نباید بهانه ای دست بعثی ها داد و هیچ کس دلش نمیخواست قرعه فال شکنجه بنامش زده شود .
اگر نگهبانی یکی را برای کاری صدا می زد و فرا میخواند همه بلااستثناء باید جواب مثبت داده و در کمترین فرصت خود را به نگهبان برسانند وگرنه همه تنبیه می شدند.
زمانی که عملیات ساخت و ساز در اردوگاه صورت میگرفت عدنان بچه ها را فرا میخواند و در فرصتی محدود از بچه ها میخواست یک کامیون شن و ماسه را بدون هیچ وسیله ای جابجا کنیم و دائم ناسزا می گفت و ورد زبانش این بود که " بدرِ بدرتان(پدرِ پدرتان) در میآرم " بچه ها در چشم بهم زدنی ماسه ها را با استفاده از دامن پیراهن خود و بعضاً تکه های گونی جابجا میکردند.
حقیقتا که خواستن توانستن است .