قسمت 82 - رعایت قوانین ارتش بعثی
رعایت قوانین ارتش بعثی
عدنان که در جمع آسایشگاه امر و نهی می کرد ، به دیوار آسایشگاه اشاره کرد و گفت همه جواب بدید ؛ این دیوار چه رنگیه ؟
بچه ها همه گفتند ؛ سفید
یک دور به کمک سایر نگهبانها همه را نوازش کرد و گفت : من میگم سیاست.
حالا این دیوار چه رنگیه؟
بچه ها همه گفتند: سیاه
بارها این جمله را تکرار می کردند که بالجیش لیش ماکو: یعنی در ارتش چرا نداریم .
هر چند ما جرأت هیچگونه اعتراضی نداشتیم .
به هنگام ورود و خروج از آسایشگاه باید طبق قوانین موجود در سربازخانه های ارتش عراق قوانین نظامی را رعایت می کردیم .
به هنگام اجرای فرامین نظامی و فرمان "از جلو نظام - خبر دار" بر عکس نظام ارتش ایران که باید پای راست را کنار پای چپ بچسبانیم * در اردوگاه باید پای راست را محکم به زمین می کوبیدیم و با توجه به اینکه داخل آسایشگاه کفش نداشتیم و در محوطه نیز تا شش ماه اول هیچگونه پاپوشی نداشتیم باید چنان پا را محکم به زمین میزدیم که به قول عراقی ها نفت از زمین بیرون بزند .
بچه ها هم کم کم یاد گرفتند که جهت ایجاد صدای بیشتر به هنگام انداختن دستها که همزمان با کوبیدن پا بود ، کف دست را محکم به ران پا بزنند و عراقی ها فکر کنند صدای پای ماست ، چون واقعا همچنان که گفتم تکرار این عمل در طول روز فشار زیادی به پای بچه ها وارد می کرد .
در محوطه هر گاه نگهبانی از نزدیکِ فردی عبور می کرد باید خبردار می ایستادی و ادای احترام نظامی می کردی.
سربازان صِفر و بی سواد عراقی که بیرون از اردوگاه عددی نبودند از این عمل کیف می کردند و گاها عمداً در محوطه گشت می زدند تا بچه ها احترام کنند و احیانا اگر مورد رضایت واقع نمی شدی بخششی در کار نبود چون آنها دائم دنبال کوچکترین بهانه ای بودند تا تنبیه کنند .
اینکه گفته میشود آنها بیسواد بودند اغراق نیست .
پس از مدتی که روی پنجره هر آسایشگاه تهویه ای نصب کردند ، بودند سربازانی که شبها به هنگام عبور از کنار پنجره جلوی هواکش می ایستادند و خود را خنک می کردند و موهای خود را مرتب مینمودند.
شاید فکر می کردند تهویه ، پنکه ای است برای خنک کردن خودشان .
* نظام و قوانین نظامی ارتش های جهان اکثرا تابع دو بلوک شرق و غرب می باشد و ارتش عراق تا آن تاریخ تابع بلوک شرق (شوروی سابق) بوده است