قسمت 142 - محرم و اسارت 2
چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۱۶ ق.ظ
محرم و اسارت ۲
...تلوزیون ، مداربسته بود و امکان سرچ و جستجوی کانال وجود نداشت و فقط روی دو کانال موجود عراق تنظیم شده بود.
با آغاز ماه محرم الحرام تنها کاری که از دست عاشقان اباعبدالله در اسارتگاههای عراق برمیآمد نشان دادن حزن و اندوه در چهره بود که بعثیها این را هم تاب نیاورده و با ارسال تلوزیون با توجه به برنامههای سرگرمی و رقص و آواز و فیلمهای آنچنانی قصد داشتند ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان را به فراموشی بسپارند.
صِرف عزاداری برای آنها چندان ممنوعیتی نداشت ولی آنها به خوبی آموخته بودند که در این مجالس است که یاد و نام و سیره امام حسین ـ علیه السلام ـ زنده میشود و سرلوحه برنامه ها و اهداف قرار میگیرد.
آنها اموخته بودند که وقتی عزاداری اوج بگیرد و با شوری حسینی همراه شود از کنترل خارج خواهد شد و باید منتظر هر حادثهی غیر منتظرهای باشند.
ضمن اینکه همچنان که قبلا ذکر شد بعثیها از انتقال برنامههای فرهنگی اسرا به نگهبانها و از آن طریق به مردم عراق بیم داشتند.
چون بکلی هرگونه عزاداری و علائم آن در عراق ممنوع بود.
عزاداری اسرا در شرایط سخت امنیتی میتوانست برای مردم عراق هم این پیام را داشته باشد که در هر شرایطی نباید دست از عزاداری و بزرگداشت محرم برداشت.
از طرفی کذب بودن تبلیغات شدید دستگاه حاکم مبنی بر مجوس بودن ایرانیها و ضدیت با اسلام و آموزه های دینی برای نگهبانهای عراقی اثبات مینمود لذا تمام سعی تلاش آنها این بود که ایامی مانند محرم و صفر به آرامی طی شود.
در محرم سال ۶۶ با توجه به اینکه اولین محرم اسارت بود جو خفقان شدیدتری حاکم و امکان کمتری جهت عزاداری وجود داشت.
لازم بذکر است در بند دو یکی از بچهها به علت مخالفت با تلوزیون حدودا ده روز بعد یعنی در ایام تاسوعاـ عاشورا زیر شدیدترین ضربات چوب و کابل به شهادت میرسد.
آری شهادت شهید مهدی احسانیان سومین روایت ما از شهدای غریب اسارت است که انشاء الله در فرصت دیگری به آن خواهیم پرداخت .
برنامه تلوزیون در ماه محرم تغییرات عمدهای داشت اما نه در جهت نکو داشت محرم و عزاداری ، درست برعکس ، برنامهها در راستای فراموشی این ایام بود.
...... ادامه دارد
۰۰/۰۵/۲۷