قسمت 128 - شهدای غریب ( شهید قاسمی)۲
جمعه, ۲۵ تیر ۱۴۰۰، ۱۱:۵۳ ق.ظ
شهدای غریب ( شهید قاسمی)۲
مسوولیت پذیری و ایثار ایشان زبانزد همرزمانش بود.
در شستشوی ظروف و نظافت آسایشگاه و مسوولیتهایی که خطر پذیری بالایی داشت پیشقدم بودند.
از آنجا که مسوولیت گروه خویش را به عهده داشتند بچههای گروه بُنهای کاغذی که به عنوان حقوق در اختیار داشتند تحویل ایشان میدهند تا به هنگام توزیعِ به اصطلاح کالا ، اقلام و ارزاق مورد نیاز گروه خریداری نمایند.
لازم بذکر است از آنجا که هر ده نفر تقریبا در یک ظرف (قصعه) غذا تناول میکردند دوستانی که در جوار یکدیگر بودند یک گروه را تشکیل میدادند.
از قضا در یکی از ایام ابتدایی تیر ماه ۶۶ به هنگام شستشوی لباس از آنجا که لباس دیگری در اختیار نبود بُن های ذکر شده در جیب پیراهن شهید قاسمی شسته و مچاله میگردد.
لذا همچنان که قبلا هم اشاره شد از آنجا که بعثیها دائم دنبال بهانهای بودند تا بچهها را مورد ضرب و شتم قرار دهند بهانه میآورند که شما با این کار قصد توهین به ما را داشتهاید لذا در ابتدا اعضای گروه و در ادامه همه بچههای آسایشگاه را مورد ضرب و شتم شدید قرار میدهند .
یادم هست در آسایشگاه سه نیز یکی از دوستان بنام م . س یکی از همین بنها را جلوی دهانش گرفته بود که نگهبان از پشت پنجره مشاهده و غوغایی به پا کردند که شما با پول ما دماغ خود را گرفتهاید و ....
در هر صورت از آنجا که شهید قاسمی در این زمینه خود را مقصر میداند تنبیه دسته جمعی بچهها بشدت موجبات ناراحتی وی را فراهم میکند.
روز واقعه
جمعه ۱۲ تیر ۱۳۶۶
در مجموع ، علاوه بر این ماجرا ، شکنجه مستمر اسرا در شش ماهه اول افتتاح اردوگاه و مشاهده اوضاع و احوال بچهها استرس زیادی به ایشان وارد میکند.
شهید قاسمی احساس میکند باید این جو رعب و وحشت را بشکند .
نباید بعثی ها احساس کنند که با ایجاد جو اختناق ، هرگونه حقوق و اعتراضی را سرکوب کنند.
نباید احساس کنند که اسرا ترسیده و بخاطر حفظ جانشان هر نوع محدودیتی را پذیرا هستند.
همین بچههایی که شرایط سخت قبل و حین عملیات را تحمل و خواب را از چشم آنها گرفته بودند .
... ادامه دارد
۰۰/۰۴/۲۵