وبلاگ برزخ تکریت ( انتهای کانال ... )

خاطرات آزاده اصغر حکیمی مزرعه نو

خاطرات آزاده اصغر حکیمی مزرعه نو
تکریت 11 - اولین اردوگاه مفقودین و مخوف ترین اردوگاه اسرا

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

قسمت 28 - سنگر فرماندهی

سه شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۲۳ ق.ظ

سنگر فرماندهی

 

رسیدیم سنگر فرماندهی

چشمها را باز کردند .

سنگری مجلل و بزرگ که با چوب های زرد رنگ تزیین شده بود.

اصلا باور نمی کردی در منطقه جنگی هستی .

افسری که در حد فرمانده لشکر بود دائم پشت بیسیم با صدای بلند داد می زد و فرماندهان را امر و نهی می کرد.

این صحنه را بارها در فیلمهای جنگی خودمان دیده بودم .

چقدر شبیه بود.

آیا آنچه می دیدیم فیلم بود.

فرمانده نزدیک آمد.

زیاد بازجویی نشدیم.

یکی از دوستان گوش مرا که خون ریزی داشت نشانش داد به نیت اینکه معاینه و درمان کنند.

فرمانده نگاهی انداخت و چیزی گفت .

از داخل سبد میوه به هر نفر  پرتقالی تعارف کرد.

دستمان بسته بود.

افسر دیگری آن را داخل جیب جلوی لباس ضد شیمیایی که تنمان بود گذاشت .

از سنگر که خارج شدیم سربازان پرتقال را بین خودشان تقسیم کردند.

یکی از آنها پلاک شناسایی که به گردن داشتم کشید و جدا کرد .

گفت : ها مفتاح الجنه؟ یعنی این کلید بهشته ؟

سرباز دیگری لباس ضد شیمایی که شبیه کاور بارانی بود پاره کرد و گفت : ها ، کیمیاوی . کیمیاوی ( شیمیایی).

بعد از ساعتی بوسیله خودروی آیفا که مخصوص حمل بار و نقل و انتقال نیروست به پشت خط منتقل شدیم .

درطول مسیر گاه گداری گلوله ای که از طرف ایران شلیک می شد به زمین می‌خورد.

مسیر تقریبا طولانی بود و  جاده خراب.

با چشم و دست بسته به در و دیوار خودرو می‌خوردیم .

احتمالا به خط سوم دشمن نزدیک می‌شدیم  اینجا دیگر از سنگر خبری نبود و بیشتر در چادرها مستقر بودند.

پس از توقف آیفا با دست و چشم بسته از آن بلندی ما را پرت کردند پایین.

روی پا هم که پایین می آمدی چون دست و چشم ، بسته بود آسیب می‌دیدی.

به محض افتادن ، صدای چرخش کابلی در هوا را شنیدم که محکم به گردنم فرود آمد و دور گردنم پیچید .

فریاد کشیدم .

 سر سیمی که از کابل بیرون زده بود قسمتی از پوست صورتم را زخمی کرد.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۳/۰۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی